پای درس اخلاق آیت‌الله جوادی آملی

فلسفه سلام آخر نماز چیست/ سجده بسیار انسان را بهشتی می‌کند

آیت‌الله جوادی آملی مفسر قرآن کریم می‌گوید: کسی که در نماز حواسش پیش غیرخدا و متوجه زندگی است، چگونه به خود اجازه می‌دهد در پایان نماز بگوید: السلام علیکم و رحمة‌الله؟

خبرگزاری فارس: فلسفه سلام آخر نماز چیست/ سجده بسیار انسان را بهشتی می‌کندبه گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس،‌ واژه «عبادت» در اصل به نظر بسیارى از واژه شناسان به معناى «خضوع» است و طبرى در تفسیر «جامع البیان» مى‌نویسد: اصل عبودیت که به نظر او شامل عبادت نیز مى‌شود، نزد همه عرب به معناى ذلت و خاکسارى است. ابوعلی سینا معتقد است: «العبادة هی غایة الخضوع و التذلّل؛ عبادت نهایت خصوع و فروتنی است» و شهید مطهری در تعریف عبادت آورده است: پرستش آن حالتی است که در آن، انسان یک توجهی می‌کند که از ناحیه باطن خودش به آن حقیقتی که او را آفریده‌است و خودش را در قبضه قدرت او می‌بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می‌بیند. در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می‌کند. این امر اساساً قطع نظر از فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است. آگاهی عمیق و بصیرت و اندیشه در دین، رمز ارزشمندی کارها و عبادات است و بدون آن عمل، فاقد ارزش لازم است لذا یکی از مواردی که می‌تواند ما را در انجام عبادت، راغب کند پی‌بردن به حکمت عبادات است. آیت‌الله جوادی آملی از جمله کسانی است که به طور مفصل درباره حکمت و فلسفه اعمال عبادی دین مبین اسلام سخن گفته است. آنچه در ادامه می‌خوانید به موضوع «فلسفه سجود و سلام نماز» می‌پردازد که برگرفته از بیانات این عالم فرزانه است.  


«فشار قبر» زمین بیشتر است یا هوا

اگر کسی در هوا بمیرد یا او را دار بزنند و در هوا معلق آویزان باشد باز هم عذاب قبر دارد. جالب اینکه به فرموده امام صادق(ع) آن فشار شدیدتر از فشار قبر اصطلاحی و زمینی است.

خبرگزاری فارس: «فشار قبر» زمین بیشتر است یا هوا
 

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، عالم مردگان از جمله عوالمی است که همواره وقتی با آن مواجه می‌شویم سؤالات و ابهامات بسیاری برای ما به وجود می‌آید و هر فردی علاقه دارد بیشتر از این عالَم بداند چراکه مرگ از جمله مباحثی است که هر فردی روزی با آن دست به گریبان خواهد شد. آنچه در ادامه می‌‌آید بخش نخست از سلسله مباحثی است که به طرح پرسش و پاسخ درباره مرگ و معاد می‌پردازد و از کتاب «عالم برزخ؛ عالم حیات و زندگی» نوشته حجت‌الاسلام اسدالله محمدی‌نیا از پژوهشگران حوزه علمیه قم عنوان می‌شود:

 

از مجموع روایات چنانچه در آیات هم بیان شده، استفاده می‌شود که عالم برزخ و قبر مؤمنان سرشار از نشاط و آرامش و لذت و نشست و برخاست با خوبان است، اما برای گناهکاران و ظالمان جایگاهی است که به خاطر شدت عذاب و نزاع و درگیری هر روز آرزوی مرگ می‌کنند.

- تفاوت مردم در برزخ

از عموم آیات و آیه 100 سوره مؤمنون و 27 سوره ابراهیم و این روایات استفاده می‌شود که برزخ جنبه عمومی دارد، لکن سؤال و جواب شدت و ضعف دارد. از برزخی که خداوند آنان را از عقل و علم بالاتر بهره‌مند نموده سؤال و جواب شدیدتری هست. اما آنان که از عقل و علم کمتری برخوردارند و حجت‌الهی به آنها نرسید و مستضعف فکری‌اند، خداوند آنان را کمتر مورد سؤال و جواب قرا خواهد داد و خیلی بر آنها سخت گرفته نمی‌شود. بر همین اساس، قرآن کریم می‌فرماید:

«وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَیْنَا کِتَابٌ یَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ»

و ما هیچ نفسی را جز به مقدار توانش تکلیف نمی‌کنیم و نزد ما کتابی است که به حق سخن می‌گوید و آنها مورد ستم و نقص پاداش قرار نمی‌گیرند.

براساس آنچه بیان شد، برخی مفسران می‌فرمایند:

«افرادی که با مردن و قطع ارتباط مادی با دنیا وارد آن نشئه (عالم برزخ) می‌شوند، همانند افرادی که از زِهدان مادر به عالم طبیعت (دنیا) وارد می‌شوند، یکسان نیستند. برخی از این افراد فقط از خود و حیطه شخصی خود باخبرند و برخی در خواب‌اند و برخی در بیداری و بعضی از آنان از حقایق این عالم آگاه می‌شوند. در حالی که عده‌ای در همان محدوده تنگ‌ هستی خویش محبوس‌اند. بنابراین صرف آگاه نبودن برخی از ضعاف یا اوساط از وضع عمومی برزخ و از احوال دیگران، دلیل عدم وجود چنان عالیم به نام برزخ منفصل نیست.



مادر شهیدی که ۱۴سال از خانه بیرون نیامد

مادر شهید «رضا مشعوف» ۱۴ سال از خانه بیرون نرفت، این مادر تمام این ۱۴ سال را منتظر فرزند شهیدش نشست تا روزی پسرش زنگ خانه را بزند؛ ۱۴ سالی که با آمدن خبر شهادت رضا به پایان رسید.

خبرگزاری فارس: مادر شهیدی که  ۱۴سال از خانه بیرون نیامد 

مجله مهر نوشت: داغ شهادت فرزند هنوز برای مادر شهید «رضا مشعوف» تازه است. فرزندی که 17 سال به خانه نیامد و 14 سال مادر برای بازگشت دردانه اش چشم به در دوخت تا مبادا فرزندش بیاید و او خانه نباشد. «معصومه راستگو» مادری است که 14 سال امید داشت زنگ در به صدا در بیاید و فرزندش را در چارچوب در ببیند و به امید دیدن چنین لحظه‌ای، 14 سال خودش را خانه نشین کرد.

* صفای همسایگی جنوب شهر بیشتر است

همه محله او را به نام فرزند شهیدش می‌شناسند. اهالی همیشه پای ثابت مجالس روضه و مولودی خوانی‌های او هستند. گوش تا گوش خانه این موقع‌ها پر است از حضور زن‌های همسایه‌ای که پا به خانه مادر شهیدی گذاشته‌اند که 14 سال حیاط را برای آمدن فرزندش آب و جارو کرد. اما پسرش نیامد. «شوهرم باغبان شهرداری بود. خدا 10 بچه قد و نیم قد روزی ما کرده بود. رضا فرزند ارشد ما بود. ندیدم برای خواهر و برادرهای کوچک‌ترش بزرگ‌تری کند. همیشه رفیق بود با آنها. مدتی ساکن شمیران بودیم. دلمان تاب نیاورد. آمدیم جنوب‌شهر. صفای همسایگی اینجا بیشتر است. نمی‌گویم مردم شمال‌شهر سردند، نه! رفت و آمدشان کم است. توی یک ساختمان همسایه‌ها همدیگر را نمی‌شناختند. اینجا اما این‌طور نیست. رضا که شهید شد همه اهل کوچه سیاه پوشیدند. 14 سال پا به پای من منتظر برگشت رضا بودند. پیکرش را هم که آوردند دوباره مشکی‌پوش شدند. در خانه‌شان را به‌روی مهمان‌های رضا باز گذاشتند. خدا رحمت کند رحیمه خانمی بود که تمام پخت و پزها را انجام داد. من از همسایه‌هایم فقط خوبی دیدم.»



یک روز برفی در روستای ملوند.شهرستان طبس.15 اسفند 1393

 



جرعه‌ای از حدیث کسا

با یاری جستن از کلام اهل‌بیت علیهم‌السلام و علمای ربانی که از منبع زلال سرچشمه علم آنان جان خود را صفا داده‌اند و به تماشای این حقیقت ناب نشسته‌اند. به ناچار دل به سخنان این بزرگواران بسته، با قلمی لرزان، به حکم «آب دریا را اگر نتوان کشید/هم بهقدرتشنگی باید چشید»، به وصف فضائل این خورشید عالم‌تاب دست می‌یازیم.

 

گروه فرهنگی گفتمان نیوز، چگونه می‌توان از عظمت بانویی سخن گفت که «إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَهُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛ همانا او فاطمه نام گرفت، چراکه خلایق از معرفتش بازماندند».[۱] مگر می‌شود بشر خاکی و آلوده از رثای نور حقیقتی سخن بگوید که از اشراق نور الهی است.[۲] این ممکن نیست، مگر با یاری جستن از کلام اهل‌بیت علیهم‌السلام و علمای ربانی که از منبع زلال سرچشمه علم آنان جان خود را صفا داده‌اند و به تماشای این حقیقت ناب نشسته‌اند. به ناچار دل به سخنان این بزرگواران بسته، با قلمی لرزان، به حکم «آب دریا را اگر نتوان کشید/هم بهقدرتشنگی باید چشید»، به وصف فضائل این خورشید عالم‌تاب دست می‌یازیم.

***

حدیث شریف کسا یکی از منابعی است که ما را در شناخت مقام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها یاری می‌دهد. این حدیث از وجود مقدس این بزرگ بانوی اسلام و یگانه زنان بشر نقل شده است.[۳] آیت‌الله بهجت رحمه‌الله می‌فرمودند: «عجائب و غرایبی در حدیث کساست. خدا می‌داند کسی بشمارد که چقدر معجره در آن است خیلی کار بزرگی کرده است». ازاین‌رو بر ماست تا به دیده دقت به این حدیث بنگریم و با یاری گرفتن از راهنمایی‌های این عارف حقیقت‌بین، در حد وسع ناچیز خود، ارادت خود را با معرفتی بیشتر به آن بانوی بی‌همتا ابراز نماییم.

در آغاز آنچه نظر خواننده این حدیث را به خود جلب می‌کند این است که راوی آن، که خبر از اخبار غیبی آسمان‌ها می‌دهد وجود مقدس فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است. سرچشمه علم او،‌ علم لایزال خداوند تبارک و تعالی است. در روایتی از سلمان فارسی آمده است: «عماربن‌یاسر به من گفت: آیا می‌خواهى چیز عجیبى را برایت نقل کنم؟ گفتم: نقل کن اى عمار! گفت: آرى، من شاهد بودم که روزى على‌بن‌ابى‌طالب بر فاطمه داخل شد، هنگامى که‏ چشمان فاطمه بر او افتاد، گفت: نزدیک بیا تا به تو بگویم که در جهان هستى چه بوده، چه هست، و تا روز قیامت چه خواهد شد. عمار گفت: در این حال دیدم که على بازگشت، پس من هم به دنبال او بازگشتم تا اینکه به حضور پیامبر رسید، پس پیامبر به او گفت: اى ابوالحسن! نزدیکتر بیا، پس على نزدیکتر رفت و در کنار او نشست و پیامبر به وى فرمود: حال تو می‌گویى یا من بگویم؟ على فرمود: شما بگویید بهتر است. پس رسول خدا فرمود: مثل اینکه فاطمه به تو چنین و چنان گفته است و تو نزد من آمده‏‌اى تا درباره آن جویا شوى. على پرسید: آیا نور فاطمه از نور ماست؟ پیامبر فرمود: آیا تردید دارى؟ البته که چنین است و على سجده شکر نمود».[۴]

در حدیث کسا نیز حضرت خود از تمامی اخبار و گفت‌و‌گوهایی که میان جبرئیل و خداوند متعال و نیز از گفت‌وگوهایی که بین حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله با او روی داده، سخن می‌گوید و این‌طور نیست که آنها را از زبان پیامبر گرامی اسلام نقل ‌کند؛ آیت‌الله بهجت رحمه‌الله می‌فرماید: «کسی حدیث کسا را از روی دقت ببیند [متوجه می‌شود که] خود حضرت [زهرا سلام‌الله‌علیها] خبر می‌دهد که جبرئیل آمد پهلوی ما. نمی‌گوید پدر من گفت که جبرئیل آمد. خودش به الهام الهی فهمیده بود چنین سؤال کرد، چنین تقاضا کرد از خدا؛ هیچ نمی‌گوید که پدر من گفت که جبرئیل تقاضا کرد از خدا، خدا اجازه داد که پایین بیاید».

***

یکی از رمزهای بزرگ این حدیث، محوریت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در آن است که جایگاه والای این بانوی اطهر را نزد خداوند متعال آشکار می‌سازد؛ آنجاکه جبرئیل به خداوند متعال عرضه می‌دارد که این پنج تن چه کسانی هستند، خداوند متعال می‌فرماید: «هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعلُها وَبَنُوها؛ آنان: فاطمه، پدر، شوهر و فرزندانش هستند». همچنین این عبارت نشان‌دهنده جایگاه والا و شناخته شده حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در آسمان‌ها و در میان فرشتگان الهى است.[۵]




صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد